اشتغال زنان از منظر اسلام و غرب (1)
پدیده «اشتغال» از ابتداى زندگى اجتماعى بشر مورد توجه بوده است. اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، اَمرى عادى تلقّى مىشد؛ هر چند تفکیک نقشها و وظایف، جزء اصلى اشتغال محسوب مىگردید. یکى از مهمترین معیارهایى که جهان غرب براى تعیین جایگاه زن در اجتماع پذیرفته، میزان مشارکت زنان در زندگى اقتصادى و اشتغال آنان است. از سوى دیگر، یکى از مهمترین نقشهاى زن، نقشى است که در خانواده ایفا مىکند.
یکى از نویسندگان ایرانى با پیروى از دیدگاه غرب در خصوص اشتغال زنان مىنویسد: «یکى از مشکلاتى که زنان در همه جوامع با آن درگیر هستند، مسئولیت پرورش فرزندان و اداره امور خانه مىباشد. امروزه در جوامع غربى آن چنان به اشتغال زن در خارج توجه مىشود که این امر به عنوان اولین و مهمترین نقش زن مطرح شده است و نقش مادرى و همسرى و ادامه سنّتهاى فرهنگى به عنوان نقش دوّم و فرعى مدّنظر قرار مىگیرد. شاخصها و معرّفهاى تعیین کننده جایگاه زن در جامعه اسلامى با جهانبینى توحیدى و نگرش به انسان با آنچه در غرب مىگذرد، اصولاً متفاوت است.
در فرهنگ اسلامى با وجود آزادى انتخاب شغل و کار براى زنان مسلمان و حق مالکیت و فعالیت اقتصادى براى آنها، آنچه به نقش و پایگاه زن در جامعه اسلامى معنا و هویت مىبخشد، فعالیتهاى مادى و اقتصادى به معناى غربى آن نیست، بلکه فعالیت اقتصادى زنان در جامعه اسلامى با حفظ هویت دینى و گوهر عفت و تقواست.و حفظ از کیان خانواده ارجح است.
در مقالات «اشتغال زنان از منظر اسلام و غرب»، اشتغال زنان در پنج محور اساسى بررسى مىشود. اولین محور که در حوصله ی این مقاله است نگرش تاریخی به این موضوع است.
الف) نگرش تاریخى به اشتغال زنان
1. رُم باستان. زن در رُم باستان از همه حقوق محروم بود و داراى هیچ گونه جایگاه و اختیارى نبود. دختران و زنان مانند شىء مملوک معامله مىشدند و از حقوق اقتصادى نیز هیچ بهرهاى نداشتند. نکته قابل توجه در خانوادههاى رومى این است که قرابت و خویشاوندى رسمى و حقوقى فقط در خصوص مرد معنا پیدا مىکند و بین زن با مرد و زن با زن خویشاوندى وجود ندارد. مرد هر وقت صلاح مىدانست، مىتوانست زن یا دختر را بفروشد، قرض و کرایه دهد یا بکشد. از این رو وقتى زن از حداقل حقوق انسانى محروم باشد و به عنوان شىء با او رفتار شود قطعاً از حقوق و امتیازات اقتصادى بهرهمند نخواهد شد.
2. یونان باستان. زن در یونان باستان نه تنها مخلوقى حقیر شمرده مىشد بلکه حداقل به عنوان انسان با زن رفتار نمىشد. زن همانند شىء در اختیار مرد بود و مرد هرگونه رفتارى را با او انجام مىداد و زن در این دوره از هیچ حقوقى برخوردار نبود، در نتیجه از فعالیت اقتصادى و اشتغال نیز محروم بود. تنها موردى که براى فعالیت اقتصادى و اشتغال زنان در تاریخ یونان باستان ذکر شده، مربوط به حضور زنان براى فعالیت اقتصادى و اشتغال در بازار بوده است. این اشتغال همراه با مردان بوده و فقط در منطقه «کریت» مشاهده شده است.
3. ایران باستان. در ایران در عصر هخامنشیان و اشکانیان، همانند روم و یونان، مرد در استفاده از اموال زن کاملاً مختار بوده؛ چون زن از هیچ حقوقى برخوردار نبوده است. به طور کلى زن داراى حداقل حقوق انسانى نبود تا بتواند فعالیت اقتصادى و اشتغال به کارى داشته باشد. وجود طبقات ممتاز در ایران موجب شد زنان از حیث اختیارات و مزایاى اجتماعى به دو دسته تقسیم شوند: 1. زنان اشراف و بزرگان؛ 2. زنان طبقه پایینتر. امّا واقع مطلب این است که زنان اشراف در مقابل مردان طبقه خود، همان مقام و موقع را داشتند که زنان طبقه پستتر نسبت به مردان خود دارا بودند. هر دو دسته از زنان از حقوق اقتصادى و اشتغال بهرهاى نداشتند و فقط زنان طبقه اشراف از زندگى بهترى نسبت به زنان طبقه پایینتر برخوردار بودند. امّا در عصر ساسانى که افراد جامعه به طبقات مختلفى تقسیم مىشدند، در داخل هر یک از طبقات، زنان متناسب با فرهنگ و وضعیت اشتغال طبقه خود مشاغلى را برعهده داشتند؛ مثلاً پوراندخت و آذرمیدخت که از زنان خاندان سلطنتى بودند، حکومت کردند. زنان سایر طبقات نیز بسته به طبقه خود به کار ریسندگى، کشت و زرع یا صنعت آن روز اشتغال داشتند. از ویژگىهاى این دوران، مالک شدن دستمزد و درآمد توسط زنان بود که مىتوانست خود آن را بردارد یا به شوهرش بدهد.
4. عربستان قبل از اسلام . وضع زنان و دختران در عربستانِ جاهلیت بسیار رقّتبار بوده است؛ دختران در نظر پدران، و زنان در نظر شوهران موجودى ضعیف و بىقیمت و قابل تملک و معامله بودهاند. اختیارات مرد نامحدود بود و مادر در محدوده خانه زندگى مىکرد ولى حق هیچگونه مداخلهاى در امر زندگى نداشت. یکى از بدترین سنتهاى جاهلى درعربستان قبل از اسلام، زنده به گور کردن دختران بوده است.
5. عصر ظهور اسلام .
زنهاى صدر اسلام در امور اجتماعى، سیاسى و فرهنگى و کارهاى دیگر مشارکت داشتند. قرآن کریم کسب و تلاش اقتصادى زنان و مردان را تأیید کرده و مالکیت آنان را بر آن مترتب ساخته است: «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن؛(نساء آیه 32.) براى مردان از آنچه کسب کردهاند بهرهاى است و براى زنان [نیز] از آنچه کسب کردهاند بهرهاى است.» اشتغال زنان در عصر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به شکلى گسترده به چشم مىخورد و در تمامى شغلهاى رایج آن زمان، زنان حضور داشتند. زنى به نام زینب پزشک قبیله بنىداوود بود و مریضان را مداوا مىکرد. زنانى بسیار به امر شبانى و دامدارى اشتغال داشتند مانند سلامه و امهانى.
6. اروپا در قرون وسطى .زن در اروپاى قرون وسطى از هیچ گونه حقوقى برخوردار نبود و در این دوران اگر چه زنان به کار کشاورزى مىپرداختند امّا نه به عنوان مالک، بلکه به عنوان افرادى مملوک براى دیگران کار مىکردند. در سال 586 میلادى کنفرانسى در فرانسه براى بررسى این موضوع منعقد شد که آیا زن بشر است یا نه و در نهایت به این نتیجه رسیدند که زن بشرى است که فقط براى خدمت به مردان خلق شده است.
در قرون وسطى، جوامع اروپایى براى زنان حق اشتغال قائل نبودند و در ابعاد دیگر نیز زنان از حقوق اجتماعى و مالى محروم بودند. اروپا در قرون وسطى یکى از سیاهترین و زشتترین دوران حیات بشرى را پشتسر گذاشت.
7. عصر انقلاب صنعتى تا امروز . آغاز «انقلاب صنعتى» در اروپا سال 1760 میلادى بود و انگلستان نخستین جامعهاى بود که خصلت صنعتى به خود گرفت و به مرکزى براى نوآورىهاى فنى و اقتصادى و پیشرفت تکنولوژى تبدیل شد.
شکلگیرى جوامع صنعتى و ایجاد بازار کار جدید، موجب اشتغال زنان در بخش صنعت شد و از طرف دیگر باعث کاهش نقش خانواده شد. در جامعههاى صنعتى، بسیارى از عملکردهاى سنّتى خانواده از بین رفته یا به شدت دگرگون شده است. اشتغال زنان در این دوره به منظور تکریم و بالا بردن منزلت زن نبوده و فقط جوامع صنعتى درصدد برطرف کردن نیاز خود به نیروى کار ارزان بودند. بر اساس آمار، تقریباً در تمام جامعههاى صنعتى درآمد زنان به میزان قابل ملاحظهاى کمتر از درآمد مردان است.
در مقالات بعد بیشتر راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد و آنوقت نتیجه گیری سوال اول را به شما واگذار می کنیم...
منبع : مرکز تحقیقات زنان